سیاحت کندوان و توفکش
فرشته مامان دخترم مارال روز جمعه 92/02/06 به همراه عمو اینا و پَسا خالا و آچان خالا ، راهی کندوان نزدیک های شهرمون (تبریز) شدیم . تا هم عمو اونجا رو از نزدیک ببینه (زندگی در دل سنگها و صخره ها ) و هم اینکه همگی یه حالی عوض کرده باشیم. اونجا که بودیم شما خانومی برای اولین بار با واژه topragh (خاک ) آشنا شدی . و از همه مهمتر باهاش خیلی هم بازی کردی . یه خانواده دیگه کمی اونورتر از ما بودند و یه پسر 6 - 7 ساله هم به اسم مانی داشتند برا شما یه هم بازی خوب شده بود. از اونجایی هم که از اسباب بازی های این آقا مانیٍ غیرتی و ناز ، تفنگش بود . شما هم از ما تفنگ خواستی تا توی بازی ایشونو همراهی کنی . مامانی برات یکی گرف...