مارال زارعیمارال زارعی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مارال همه زندگیم

مشدولوق بده

مامانی سلام . خوشگل مامانی 2 - 3 روزی که مریضی . یه کوچولو سرما خوردی . تو این وسط دیروز 91/07/14  پسمل ناز رقی خالا به دنیا اومد . چه پسری ، قند عسل. خیلی نازه.  فقط مشکلی که هست موندم چه جوری رفتار کنیم که تو بهش حسودی نکنی و ناراحت نشی. ...
18 مهر 1391

روز کودک مبارک

دخمل نازم روزت مبارک . انشاءالله بزرگ شی برا خودت خانوم خانما بشی و من موفقیاتم بهت تبریک بگم. اما حالا تا میتونی بچگی رو دریاب ، تا می تونی بازی کن ، تا میتونی شیطنت کن . تا می تونی شیرینی کن.   دوست دارم وقتی قاطی آدم بزرگا شدی با دل سیر از بچگی دل بکَنی. ولی صفای کودکی ؛ صداقت کودکی ، سادگی کودکی ، شادی و نشاطشم با خودت توشه بزرگی کنی.     کاش میشد همیشه کودک بود زندگی شادی و عروسک بود کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم لا اقل یک روز کودک می‌شدیم ...
17 مهر 1391

احوال هفته گذشته

سلام گلم ، این هفته و دو هفته پیش ما زیاد برا تو گلم اینجا نتونستم خوب وقت بذارم آخه سرمون مشغول کم کردن درد و غم مصیبت زدگان زلزله بود . فرستادن کمک و رفتن و  از نزدیک دیدن محل های حادثه و اینجور چیزا . انشاء الله که تو گلم بابت اینا ازمن ناراحت نمی شی. راستی دهَ دهَ اینا تصمیم گرفتن که برا نوگل های اونجا،  فرشته های نازی که الان پر از غصه ان مدرسه جدیدی بسازن تا بلکه درد و غمشون کمی کمتر بشه جایی داشته باشن که به دور از غصه هاشون آینده شونو بسازن. توی طول این هفته ما ماماندون اینا رو راهی سفر ترکیه کردیم . انشاءالله به سلامتی برگردن پیش ما. ناز گل من تقریبا شمارش معکوس برا عروسی خالا و عمو شروع شده . تو کنار این...
16 مهر 1391

از شیر مادر گرفتن مارال دون

امروز یعنی مورخه ٠٢/٠٧/٩١  ، ٢ روزه که از شیر گرفتمت تو خانومم  شیر مادر دیگه نمی خوری .  الان دیگه فقط غذا  و شیر تو شیشه می خوری البته همش بهونشو می گیری ولی وقتی بهت میگم اوف شده دیگه نمی خوای .   ولی این دفعه شروع می کنی که بایستی حتما بوسش کنی و نازش کنی تا زودتر خوب بشه. دلم اینجوری غصه دار می شه . ولی این جزء بایدهای زندگی هستش خیلی دوست دارم خیلی ...
3 مهر 1391

وقتی مارال مهندس می شه!

سلام خانمی امروز با من تو ی شرکت دهَ دهَ بودی آخه آنهَ کار کوچولو داشت .  اصلا گلم نذاشتی هیچکدوم  پرسنل شرکت به کاراشون برسن.   الان دیگه خوابی .   من قیافه ناز تو رو الان دارم با لذت نگاه می کنم کاش خودتم می تونستی ببینی که الان چقدر زیبا خوابیدی . خدایا ازت ممنونم .شکر ت میکنم به خاطر مارال کوچولوی نازم. با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر چرا که اگر خدایی باشد، باید خرد را بیش از ترس کورکورانه ارج نهد..... ...
2 شهريور 1391