مسافرت امسال
تو پست قبلی گفتم که کل ایام عید چه اتفاقایی افتاد .که باعث شد کل ایام عید رو تو تبریز باشیم . ولی من و بابایی و شما مارال خانوم با اصرار آنهَ و آیسان خاله 14 فروردین راهی مشهد بشیم تا حالی عوض کنیم .
بلاخره راهی شدیم و شما گلم از اینکه باز سوار هواپیما می شی نمی دونی که چقدر ذوق داشتی .
ولی حدوداً یه ساعتی بود که حرکت کرده بودیم که شروع کردی به گریه و نق زدن که می خوای بری پیش آنهَ آیسان خاله و دَدهَ . به زور راضیت کردیم اما راستیتش من و بابایی ام دلمون پیش اونا بود.
سه روزی اونجا بودیم خوب بود آرومتر از روزای عید بود و تونستیم هم راحت زیارت کنیم و هم از جاهای دیدنیش استفاده کنیم.
سه تایی برا همه مریضا شفا خواستیم و برا سلامتی همه عزیزامون دعا کردیم.
آمین یا رب العالمین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی