مارال زارعیمارال زارعی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

مارال همه زندگیم

شب یلدا

1392/10/1 13:07
نویسنده : مامانی
277 بازدید
اشتراک گذاری

مارال جونی بازم سلام .

امسال هوای تبریز خیلی سرده niniweblog.comگاهی از ساعات روز به منفی 19 درجه هم می رسه. ولی خوب دلامون به هوای داشتن همدیگه گرمه گرمه .

این 4 امین زمستون  شب و یلدایی که باهمیم . ولی خوب امسال به یمن یلدا ، کلی مهمون بودیم . از روز 5 شنبه مهمونیامون شروع شد که رفتیم خونه خاله رقی ، آتی نونی. اونجا کلی به همه مون خوش گذشت. که دست شون درد نکنه .

فرداش که جمعه و روز تعطیل بود صبحونه رو با پسا خاله اینا  باهم نوش جان کردیم و شام رو برا مراسم یلدا رفتیم خونه حاجی آبا اینا . همه بودن دایی ها و خاله ها . خیلی خیلی خوش گذشت  . مخصوصا به شما خانومی که دل سیر با المان و ایلیا جون کلی بازی کردین.

و اما شنبه یعنی شب یلدای اصلی رو عمه زینب (عمه بابایی ) دعوتمون کرده بود خونشون . همه اونجا بودیم مامانجونینا عمه نسرین و مَمَتچین  و فرهودینا و ریما اینا هم بودن . اونجا هم شما خانومی که دل برگشتن نداشتی .

امشبم قراره خونه مامانجونی باشیم  فردا رو هم خونه آنهَ اینا . 

مامانی حسابی این چند شبه رو پر خوری کردیم و نا پرهیزی.  niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

ولی کلی تو هر سه شب خوش گذشت . دست همگی درد نکنه . 

پست های بعدی شب یلدا رو بعدا برات می ذارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان الیار
3 دی 92 14:43
یلداتون مبارکخوش به حالتون خاله این همه مهمونی دعوت شدیدمیبوسم دختر ناز رو
الهه
10 دی 92 15:29
انار خوشگل یلدات مبارک
lili
11 دی 92 12:31
پس ما جي؟ خونه ما تو برنامه نيست؟ سلام به دختر عمه ی گل : شماها برنامه که سهله، توی دلمون از اون جاهای خوبش جا دارین . فقط عزیز فرصتا امون نمیدن. عمه اینارو سلام برسون.