بریم ، نریم ،موندم که چیکار کنم.
خانومی این روزا هوا گرمتر شده .
و حس میکنم اگه موهاتو کوتاه کنم برات خیلی خوب باشه ولی از طرفی هم دلم نمیاد .
آخه حیفه این موهای ناز نیست. اما وقتی می بینم که چطور کف سرت عرق میکنه مخصوصاً موقع خواب میگم دیگه فردا بایستی بریم آرایشگاه.
اما بعد حموم کردنو و رسیدن به موهات اصلاً به کل منصرف میشم.
همین جور بین بیرمت و یا اینکه نبرمت آرایشگاه موندم که چیکار کنم.
راستی دیگه تو شیشه هم شیر نمی خوری سه روز پیش ازم شیر خواستی . منم گفتم تو لیوان برات بیارم که با چشم وابرو و یک نچ گنده گفتی که نیار . بعدم من شیرو تو شیشه آوردم ولی هنوز به خوردن شروع نکرده بودی که تبخال کنار لبم دستم خورد و خونی شد .
شما خانومم گفتی که چی شده خون میاد منم گفتم تو که اذیتم کردی و شیر و تو شیشه خواستی منم ناراحت شدم و ازاینجا خون اومد. می دونم بد جنسی کردم. ببخشین خانومی.
خودت شیشه رو بهم دادی که برم تو لیوان برات شیر بیارم .
گریه ام گرفت ولی دیگه حرفی بود که زده شده بود .
چشامو پاک کردم ولی چون لبم خونی بود نتونستم بوست کنم فقط گرفتم بغلم.
شیرو تو لیوان بهت دادم خوردی . این سه روزم همش اصرار داری که تو لیوان بایستی بهت شیر بدم.
البته بجز وقتی که تو خوابی . شیرو تو شیشه می خوای. فدای مهربونیات.
قربونت برم . ببخش.