مارال زارعیمارال زارعی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

مارال همه زندگیم

مارال شیطون

1392/2/15 14:25
نویسنده : مامانی
231 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم یه مدتی خیلی شیرین شدی (البته از همون اول شیرین بودی شیرین تر شدی)

همش حرف می زنی ولی مثل آدم بزرگا قبل حرف زدن فکر میکنی  و جمله مربوط به موضوع رو بیان میکنی . واقعا مثل بزرگترا. 

نمونه اش مثلاً دیروز یه کار کوچولو من وبابایی تو بازار داشتیم . بابایی اومد دنبالمون که بریم . بابا از مامانی پرسید مسیر اولمون کجاست . مامانی هم گفت بازار . خانومی شما پشت سر مامانی گفتی بریم ببنیم بلوز مناسب هست یا نه؟ ( گداخ گوراخ بولوز نمنه وار ؟ )

من وبابایی هم خندمون گرفت  هم اینکه از تعجب داشتیم شاخ در می آوردیم. آخه بچه تو فقط 2 سال 4 ماهته که اینجوری داری بلبل زبانی میکنی.

یا اینکه آنه می گفت می خواست بهت غذا بده و تو بازیگوشی میکردی که نخوری آنه هم برا همین همش با انگشت می زده به لپت  و می گفت زنگ در و زدم در و وا کن غذا می خواد بره توی دهنت . بعد چند تا لقمه شما هم برگشتی با انگشتت زدی به اون یکی لپتو گفتی که در بسته شد دیگه باز نمیشه.

خیلی شیطون شدی .شیرین شدی . هر چی می بوسمت بازم سیر نمی شم.ماچماچماچماچماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابای ملیسا
15 اردیبهشت 92 15:35
با سلام ، وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگ و زیباست . وبلاگ ملیسا خانم با عکسهای سفرنامه اصفهانش منتظر نظرهای گرم و دوست داشتنی شما بزرگوار هستش...منتظرتون هستیم .
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
22 اردیبهشت 92 14:57
سلام ممنون خانوومی بابت آدرس مامان تنها ، والبته خیلی خوشحال شدم که با وبلاگ شما آشنا شدم چون دخترامون با هم تقریبا همسن هستن ماشالله خودش و عکسهاش و قالب وبلاگش خیلی زیباس خدا حفظش کنه




ممنون از لطفتون منم خوشحال شدم از بابت اینکه تو قسمت پرسش و پاسخ با عزیزایی مثل شما آشنا شدم.