مارال زارعیمارال زارعی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

مارال همه زندگیم

عروسی پَسا خالا

این هفته که خیلی انتظارشو داشتیم مارال دون بالاخره از راه رسید پَسا خالا عروس شد . اونم چه عروس نازی . انشاء الله که خوشبخت بشن . خیلی خیلی ناز و خوشگل شده بود . مراسمم به خوبی و خوشی بی هیچ کم وکاستی برپا شد. همه که رازی بودن و بهشون خیلی خوش گذشته بود. اما تو گلم از همه نازتر تو بودی واقعا مثل یک فرشته آسمونی . با اون لباس سفیدی که تنت بود و گلهایی که بسرت بود واقعا ناز و دوست داشتنی شده بودی .  حتما تو اولین فرصت عکس های نازتو تو وب منتشر میکنم.فعلاً این عکس نازی رو که با دَدَه داری می ذارم برات . هر دو تاتون که خیلی خوشگل و خوش تیپ شدین . بایستی براتون اسپند دود کنم. فقط یه ذره شیطون قولت زده بود که یه ذره بد اخلا...
18 مهر 1391

مشدولوق بده

مامانی سلام . خوشگل مامانی 2 - 3 روزی که مریضی . یه کوچولو سرما خوردی . تو این وسط دیروز 91/07/14  پسمل ناز رقی خالا به دنیا اومد . چه پسری ، قند عسل. خیلی نازه.  فقط مشکلی که هست موندم چه جوری رفتار کنیم که تو بهش حسودی نکنی و ناراحت نشی. ...
18 مهر 1391

روز کودک مبارک

دخمل نازم روزت مبارک . انشاءالله بزرگ شی برا خودت خانوم خانما بشی و من موفقیاتم بهت تبریک بگم. اما حالا تا میتونی بچگی رو دریاب ، تا می تونی بازی کن ، تا میتونی شیطنت کن . تا می تونی شیرینی کن.   دوست دارم وقتی قاطی آدم بزرگا شدی با دل سیر از بچگی دل بکَنی. ولی صفای کودکی ؛ صداقت کودکی ، سادگی کودکی ، شادی و نشاطشم با خودت توشه بزرگی کنی.     کاش میشد همیشه کودک بود زندگی شادی و عروسک بود کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم لا اقل یک روز کودک می‌شدیم ...
17 مهر 1391

احوال هفته گذشته

سلام گلم ، این هفته و دو هفته پیش ما زیاد برا تو گلم اینجا نتونستم خوب وقت بذارم آخه سرمون مشغول کم کردن درد و غم مصیبت زدگان زلزله بود . فرستادن کمک و رفتن و  از نزدیک دیدن محل های حادثه و اینجور چیزا . انشاء الله که تو گلم بابت اینا ازمن ناراحت نمی شی. راستی دهَ دهَ اینا تصمیم گرفتن که برا نوگل های اونجا،  فرشته های نازی که الان پر از غصه ان مدرسه جدیدی بسازن تا بلکه درد و غمشون کمی کمتر بشه جایی داشته باشن که به دور از غصه هاشون آینده شونو بسازن. توی طول این هفته ما ماماندون اینا رو راهی سفر ترکیه کردیم . انشاءالله به سلامتی برگردن پیش ما. ناز گل من تقریبا شمارش معکوس برا عروسی خالا و عمو شروع شده . تو کنار این...
16 مهر 1391

از شیر مادر گرفتن مارال دون

امروز یعنی مورخه ٠٢/٠٧/٩١  ، ٢ روزه که از شیر گرفتمت تو خانومم  شیر مادر دیگه نمی خوری .  الان دیگه فقط غذا  و شیر تو شیشه می خوری البته همش بهونشو می گیری ولی وقتی بهت میگم اوف شده دیگه نمی خوای .   ولی این دفعه شروع می کنی که بایستی حتما بوسش کنی و نازش کنی تا زودتر خوب بشه. دلم اینجوری غصه دار می شه . ولی این جزء بایدهای زندگی هستش خیلی دوست دارم خیلی ...
3 مهر 1391

مارال و مبین

سلام به دخمل نازم . پنجشنبه هفته پیش یعنی ٣ روز پیش مامانی با استادش خانم دکتر بلیلان قرار داشت. مامانی دو دل بود که تو رو هم با خودش ببره یا نه لباست اینا رو همه رو آماده کرده بودم . ولی از اونجایی که برا اولین بار بود خونه خانم دکتر می رفتم می ترسیدم تو رو هم با خودم ببرم آخه صبح ها یکم بد اخلاق می شی . ولی خوب صبح روز پنجشنبه  دلم نیومد بی تو برم اونجا . از طرفی دلم می خواست استادم تو دختره نازم و ببینه و من پز داشتن تو دخترناز - خانم و  گل رو بهش بدم. آخر سر با هم رفتیم جلوی در خونه خانم دکتر هم با عاطفه دون قرار گذاشته بودیم. زنگ و زدیم و رفتیم بالا . دم در مبین کوچولو با خانم دکتر اومده بودن استقبال . همه...
19 شهريور 1391

مرسی ماماندون

سلام خانومی یکی از روزایی که خیلی خوش به حالت شد، روزی بود که بعد چند روز قهر کردنت با ماماندون که چرا برا ممت چی ماسین خریدن ، ماماندونی دلش تاب نیاورد و برا توگلم هم این ماشین خوشگل رو خرید . اون روز که ما رفتیم خونه مامان دونینا همین که ماماندون درو باز کرد تورو از دست من قاپید تو بغلش و دویید تو اتاق. اونجا برا تو گلم هم ماشین گرفته بود که تو رو خیلی خوشحال کرد    مٍسی ماماندون. ...
9 شهريور 1391

کمک از مامانایی که عروسای دیروز بودن

سلام به همه مامان هایی که عروس دیروز بودن عروسی خاله مارال جون دو هفته بعد هستش . تصمیم گرفتیم قسمتی از عروسی رو به یاد عروسی های گذشته با آهنگهای با حال و بزن و برقص قدیمی که خاطره ساز اون روزا شدن ، به مجلسمون یه حال و هوای دیگه بدیم . برا همین از همه شما عروس خانوم های گذشته که آهنگی براتون  یادآور عروسی خودتون یا یکی از عزیزاتون هستش رو اسمشو برام بنویسین تا من بتونم یک آرشیو خوب برا عروسی خاله مارال دون درست کنم. با امید خوشبختی تمام عروس خانوما و آقا دامادای دیروز - امروز و آینده. با تشکر از لطفتون - مامان مارال
8 شهريور 1391

همینطوری

یاد بگیر که آرام باشی. وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی. تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.  یاد بگیر که صبور باشی؛ آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد. بدان همیشه خدا با ماست. و بدان من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم  یکی خدا ودیگری تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو   ...
2 شهريور 1391